زینبی باشیم
نقل کرده اند که:
روزى حضرت امیرالمومنین علیه السلام میهمانى را به همراه خود به منزل آورد به حضرت زهرا علیها السلام فرمودند:
در خانه براى مهمان چه دارى؟ عرض کرد یا على فقط یک گرده نان در خانه است که آن را براى دخترم زینب گذارده ام.
حضرت زینب در بستر بود ولى هنوز بیدار بود، تا این سخن را از مادرش شنید با اینکه چهار ساله است!
گفت: مادر جان نان را براى مهمان ببرید،
جود و سخاى زینب از همان خرد سالگى معلوم است تا چه رسد به روز عاشورا و فدا کردن فرزندانش.
حضرت زینب دو فرزند بنام عون و محمد با یک مقدماتى رفتند میدان و کشته شدند، حضرت امام حسین (علیه السلام) کشته آنها را رو به خیمه آورد.
حضرت زینب از خیمه خود بیرون نیامد ولى برعکس هنگامى که کشته على اکبر میوه دل امام حسین (علیه السلام) را آوردند از خیمه بیرون آمد روى کشته على اکبر (علیه السلام) چه ناله ها و چه گریه هایى مى کرد، مثل اینکه فرزند خودش است دو نور دیده اش را داده ولى از خیمه بیرون نمى آید.
?زندگانى حضرت زینب علیها السلام ص 26
امام سجاد علیه السّلام فرمودند:
عمّه ام ، زینب ، با وجود همه مصیبت ها و رنج هایى که در مسیرمان به سوى شام به او روى آورد ، حتّى یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت